خیلی از ماها بهسادگی از روی پل عابر رد میشویم اما وقتی همین پل بین دو ساختمان بلند ساخته شود، البته عبور خیلی سخت خواهد شد.
یک روانشناس فرانسوی به نام امیل کوئه، قانون تلاش معکوس را تعریف میکند و درباره آن میگوید: «وقتی قوه اراده و تخیلات ما در تضاد و در حال رقابت هستند، همیشه قوه تخیل ما است که پیروز میدان است، بدون هیچ استثنایی».
نیروی تخیلتان باعث میشود که شمارا از خطر بترساند و از انجام کارها منع میکند. اندیشه مسلط اندیشه تخیلی است که در ناخودآگاه شما است. میل و اراده شما و حتی تلاش و کوشش شما ایده اصلی شکست را جایگزین نمیکند. در این صورت تلاش ذهنی ناکام میماند و همواره در جهت مقابل میل ارادی سوق میدهد. القائات ناتوانی برای غلبه بر موانع و مشکلات وارد ذهن میشوند و این ضمیر ناخودآگاه است که تحت تأثیر اندیشه مسلط قرار میگیرد، هرچند که از بین دو پیشنهاد متضاد همواره نیرومندترین آن را برمیگزینید.
برای غلبه بر چنین احساسی باید از قانون تلاش معکوس استفاده کنید... یعنی بهجای تلاش برای غلبه بر ترس، به چیزهای آرامبخش تمرکز کنید. وقتی حس تازهای در ذهن ایجاد میشود بهصورت خود به خودی موضوعات نگرانکننده قبلی از ذهن خارج میشود.
سادهترین راه همین است. بافکر کردن زیاد روی یک موضوع استرس خود را بیشتر میکنید. باکمی مهارت کنترل اضطراب در جلسه امتحان همه پاسخها به یادتان خواهد آمد.
لبخند بزنید ولو مصنوعی. باور کنید حتی یک خنده مصنوعی هم بهتر از افکار منفی و آزاردهنده به کمک شما خواهد آمد.
شکست های پی در پی موجب افت شدید اهتماد به نفس میشود. در زمانهای متعدد به فنهای بالا بردن اعتمادبهنفس کارکنید.
نیروی تخیل دارایی ماست. بااحساس سلامتی و خوشحالی و هر چه را که خوب و دوستداشتنی است به ذهن بسپارید تا ضمیر ناخودآگاه. اراده به یک باور برسند. علت همه نشدن باورها، باور نوشتن عقل ست.
پس از گفتن این جملات بهشدت پرهیز کنید:
- من خیلی دلم میخواهد از شر این بیماری نجات پیدا کنم اما هر کاری که انجام میدهم هیچ فایدهای ندارد و به دربسته میخورم.
- خیلی تلاش میکنم اما راه بهجایی نمیبرم.
- کارم روز و شب دعا کردن و بس اما هیچ فایدهای نداشته و ندارد.
- هرچه تقلا میکنم و از نیروی ارادهام کمک میگیرم بازهم به نتیجه نمیرسم